هلیا نفس مامانهلیا نفس مامان، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

یک روزی ارزوم داشتن دو تا بچه پشت سرهم بود الان رویای من تبدیل به واقعیت شده حتی خودمم باورش واسم سخته خدایا ممنونتم

من اومدم...

آخرین باری که اومدم از واریکوسل و ضعیف بودن همسری گفتم و اینکه احتماله بارداری من تقریبا نزدیک صفره البته تا وقتی همسری عمل نکنه و دنبال درمانش نره.اردیبهشت بود که واسه جشن مولودی رفته بودیم خونه زنعموی همسری تقریبا همه بودن و کلی نوزاد که تازه به جمعمون اضافه شده بودن. کلی از دیدن این کوچولوهای فسقلی ذوق کرده بودم و خیلی دوست داشتم یکی شون و بگیرم بغلمو کلی بچلونمش اما میترسیدم از زخم زبونای اطرافیان و این هوس و خیلی آروم و یواشکی قورتش دادم حتی به همسری هم نگفتم که چقدر دوست داشتم یکیشون و بگیرم تو بغلم نمیخواستم غصه بخوره. خلاصه اینکه روزها گذشت و من هم تصمیم گرفتم کلا از فکر بچه بیام بیرون.یک روز نشستم و روزه های قضایی مو حساب کردمو...
28 مرداد 1395
1